درباره کتاب

داستان این کتاب از زبان زنی به نام «نگار» روایت می‌شود. همسر افشین و مادر دختری سه ساله به نام «بارانا» که در یک لحظه و تنها با یک خبر زندگی‌اش زیر و رو می‌شود.

به نظر شما آن خبر چه چیزی ممکن است باشد؟

رز سفید از فروریختن‌ زندگی و نابودی آرزوهای یک انسان حکایت دارد. از شرایط طاقت فرسا و رنج آوری که می‌توان تسلیم آن شد و یا در مقابل آن ایستاد و خوشبختی را در دل آن حفظ کرد.

بخشی از کتاب را باهم بخوانیم:

گاهی در اوج خوشبختی، حادثه‌ای می‌تواند همه‌چیز را دگرگون کند و تمام رؤیاهایمان را در یک لحظه از چنگمان دربیاورد. درست در آن لحظات است که می‌توانیم تصمیم بگیریم زیر بار رنجی که می‌کشیم از پا دربیایم و یا با اراده‌ای قوی تمام اطرافیان و حتی خودمان را شگفت زده کنیم.

به راستی شما در این شرایط چگونه خواهید بود؟

تسلیم خواهید شد و یـــا اینکه با ایستادگی و مقاومت، در حفظ خوشبختی‌تان می‌کوشید؟

چه خوشبخت هستند انسانهایی که با هر شکست قوی‌تر می‌شوند و تا آخرین لحظه برای رسیدن‌ به خوشبختی می‌جنگند. 

❤ باید ایمان داشته باشیم که خوشبختی یک مقصد نیست، بلکه تلاشی است که برای رسیدن‌ به آن می‌کنیم.

کتاب رز سفید اثر سلما عطاران انتشارات برکه خورشید