درباره کتاب

زندگی در یک ماشین‌ وَن جالب به نظر می‌رسد، مگر نه؟

به نظر شما چگونه فلیکس و مادرش سر از زندگی در وَن درمی‌آورند؟

فلیکس این نوع زندگی را دوست دارد؟

اینکه هر وقت هر جا دلت بخواهد بروی، خیلی هیجان‌انگیز است. مثلاً می‌توانی کنار دریا بروی و غروب آفتاب را تماشا کنی یا به کویر بروی و عظمت کهکشان‌ها را ببینی. اما کسی که آه در بساط ندارد و از همه‌ بدتر بی‌خانمان است، اصلاً به چنین چیزهایی فکر نمی‌کند. او در آرزوی خانه‌ و بستری گرم و نرم است، نه هیچ چیز دیگر.

فلیکس ناتسون باید عاشق چیزهای جدید، حیوانات خانگی و بازی کردن‌ با دوستانش باشد؛ درست مثل هر پسربچه‌ی دوازده – سیزده‌ساله‌ای. اما زندگی بر وفق مراد او نیست. از بد حادثه، او و مادرش، آسترید در یک ون زندگی می‌کنند و هیچکس راز آن‌ها را نمی‌داند. آن‌ها پیش از این در خانه‌ی مادربزرگ فلیکس زندگی می‌کردند، ولی وقتی مادربزرگ می‌میرد، آسترید و فلیکس بی‌خانمان می‌شوند. البته نه بی‌خانمان کامل. مادر فلیکس با پول به‌ ارث‌ رسیده خانه‌ای جدید می‌خرد، اما بر روی آب. خانه بر اثر سیلاب غرق می‌شود و آن‌ها همه چیز خود را از دست می‌دهند.

◼◼◼◻◼◼◼

این کتاب درباره‌ی آدم‌هایی است که در جامعه دیده نمی‌شوند. آدم‌هایی نامرئی با گرفتاریهایی که همیشه مقصرشان‌ خودشان نیستند. داستانی درباره‌ی دوستی‌ها و رفاقت‌ها و البته «بــا هم بــودن‌». 

نویسنده به زیبایی هرچه تما‌تر طنز را با غصه و اندوه و امید را با ناامیدی درهم آمیخته است.

بدون‌ شک از مطالعه‌ی کتاب آدرس نامشخص اثر سوزین نیلسن انتشارات کوله پشتی، نهایت لذت را خواهید برد.

کتاب آدرس نامشخص اثر سوزین نیلسن انتشارات کوله پشتی