مجموعه دو جلدی میخواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم اثر بک سهی نشر آبیژ

او دائما احساس پستی، اضطراب، شک و تردید بی‌پایان می‌کند، اما نسبت به دیگران‌ نیز به شدت قضاوتگر است. او احساسات خود را به خوبی در محل کار و با دوستان پنهان می‌کند. تلاشهای او طاقت فرسا هستند و او را از ایجاد روابط عمیق باز می‌دارند. این نمی‌تواند عادی باشد. اما اگر او تا این حد ناامید است، چرا همیشه می‌تواند به غذای خیابانی مورد علاقه‌اش، کیک برنجی تند و تیز «دوکبوکی» تمایل پیدا کند؟ آیا زندگی فقط همین است؟

درباره این مجموعه‌ی دو جلدی

در اولین جلد از این مجموعه، بک سهی از دوران افسردگی‌اش و جلسات درمانی‌اش می‌گوید. او با لحنی شوخ و صمیمانه اضطراب‌ها و مشکلات روانش را روایت می‌کند و می‌کوشد با مرور گفت‌وگوهای دونفره‌ای که با روانپزشک خود داشته، هم به ریشه‌های این مسأله پی ببرد و هم نحوه‌ی کنترل آن‌ها را توضیح دهد. این کتاب از پرفروش‌ترین آثار کره‌ی جنوبی است.

و امــــا در جلد دوم:

بک سه‌هی که در جلد پیش درباره‌ی افسردگی و وضعیت سردرگم‌ کننده‌اش خواندیم، اینکه افسردگی‌اش هیچ علامتی ندارد و با وجود تمایلش به مرگ، همچنان چیزهایی کوچکی در زندگی او را از مرگ دور می‌کنند، همچنان با همین مشکل دست‌به‌گریبان است. او به جلسات مشاوره‌ با روان‌پزشکش ادامه می‌دهد و از تاثیرات آن برای مخاطب می‌گوید.

بک سهی در این جلد از کتاب نیز از خلال پیاده کردن‌ متن جلسات روان‌درمانی خودش به کندوکاو در روان آسیب‌دیده‌ی خویش می‌پردازد. کندوکاوی صادقانه که خواننده را با عمیق‌ترین زخم‌های نویسنده‌ای جوان پیوند می‌دهد.

زخم‌هایی که شاید درون‌ خودمان هم پیدایشان‌ کنیم…

مجموعه دو جلدی میخواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم اثر بک سهی نشر آبیژ