درباره نویسنده

اریک فون دنیکن در تاریخ ۱۴ آوریل سال ۱۹۳۵ در شهر زوفینگن سوئیس به دنیا آمد‌. او فارغ‌التحصیل کالج اس تی مایکل در فریبورگ است. اریک در سال ۱۹۶۰ با الیزابت اسکاجا ازدواج کرد که حاصل این ازدواج تنها فرزندش کورنلیا است. او در نوجوانی شاهد فرود اضطراری یک بمب افکن آمریکایی در طی جنگ جهانی دوم و در نزدیکی منزل پدرش بود. سربازان یک‌یک بدون‌ نقاب و با نقاب از لاشه آن پایین می‌آمدند. اینگونه جرقه‌ی نگارش معجزه خدایان در ذهن پرکار او کلید خورد.

او پس از نخستین و دومین کتابش «خدایان آن سوی فضا» مورد اعتراض و فشار شدید کلیساهای کاتولیکی قرار گرفت. به ناگهان بسیاری از باورهای مسیحیان متعصب را کفر خواند و گفت خداوند بسیار برتر از آنست که پسری داشته باشد. می‌گفت این اعتقاد احمقانه‌ترین فلسفه‌ای است که در حیطه‌ی خداشناسی مطرح شده است. وی تاوان سختی برای عدم پذیرش اعتقادات متعصبانه‌ی کاتولیکی پرداخت کرد، اما هرگز تسلیم نشد.

فون دنیکن آنقدر به کشف اسرار فضا علاقه داشت که از همان نوجوانی همیشه درباره فضانوردی، بشقاب‌پرنده‌ها و موجودات هوشمند فرازمینی صحبت می‌نمود. همین علاقه‌ی شدید باعث شد که مدیر یک اردوگاه کار جوانان که او در آنجا سرپرست یک گروه بود از وی شکایت کند و دادگاه نیز وی را به چهار ماه حبس تعلیقی محکوم نمود. پس از آن پدرش او را از مدرسه بیرون آورد و برای کار به هتلی در سوئیس فرستاد. او با پول مختصری که پس‌انداز کرده بود به مصر سفر کرد تا بلکه برای هزاران پرسش بی‌پاسخش جوابی بیابد و پس از مدتی به سوئیس بازگشت.

اریک فون دانیکن‌ نویسنده «معجزه خدایان» بدون‌ شک یکی از پر مخاطب ترین خواننده نویسندگان داستان نویسی در جهان است. وی اولین کتاب خود (و معروف ترین) خود را با عنوان “معجزه خدایان” در سال 1968 منتشر کرد. 40 کتاب دیگر توسط این نویسنده از جمله «گرگ و میش از خدایان»، «تاریخ اشتباه است»، «شواهد خدایان»، «بازماندگان خدایان» و «ادیسه خدایان» نیز به چاپ رسیده است.

اگر می‌خواهید چیزهای زیادی را درباره‌ی اعتقادات ماوراطبیعی گوناگون بدانید، هرگز کتاب «معجزه خدایان» را از دست ندهید.

در بخش مقدمه‌ی کتاب چنین می‌خوانیم:

این کتابی است که من از صمیم قلب آن را نوشته‌ام. از زمان نخستین سفرم به «لُردز» Lourdes (شهر پرهیاهویی که هر گوشه‌اش مملو از امید، یأس و معاملات مسیحی تجاری است) این احساس را به مدت ده سال در خود نگه داشته بودم. بارها صحنه‌ها و عزاداری‌هایی که در آن جا دیده بودم را به خاطر می‌آوردم.

هنگامی که به دنبال ردپای خدایانِ فضانورد در پنج قاره بودم، متوجه شدم باید تا آن جایی که می‌توانم هر معبد و کلیسا و زیارتگاه مسیحی‌ای که محل الهامی بوده را مورد بازدید قرار دهم. ماهیت آنها بسیار شبیه هم می‌باشد! هر روز که می‌گذشت بیشتر مطمئن می‌شدم که پدیده‌ی معجزه‌ها و الهامات مربوط به همه‌ی ما است. من هرگز خدایان‌ فضانورد خود را فراموش نکرده‌ام اما همیشه‌ کتاب‌هایی وجود دارند که‌ مانند میوه‌ی رسیده‌ و نوبر پاییزی می‌باشند و بنیادی استوار دارند.

آنان که به نظر می‌رسد آماده‌ی دریافت الهامات می‌باشند، واقعاً چگونه افرادی می‌باشند؟

آیا آنان از نظر روانی، افراد خشکه مقدس می‌باشند؟

معجزاتی که برای آنان رخ می‌دهد تلاش کودکانه‌ای در جهت مورد لطف واقع شدن از طرف کلیسای مسیحیت به خصوص کلیسای کاتولیک «رم» که این معجزات را حقیقت می‌نامد، می‌باشد؟

آموزه‌های متعصبانه‌ی دنیای کاتولیک که زمینه‌ی مناسبی برای رخ دادن‌ معجزات ایجاد کرده‌اند، واقعاً ریشه‌ای آسمانی دارند؟

معجزات گوناگونی که در مکان‌های مذهبی مسیحی رخ می‌دهند، تخیلی می‌باشند؟

معجزات بر اساس اصول پزشکی و علمی رخ می‌دهند و بدین ترتیب قابل اطمینان و درک می‌باشند؟

کتاب معجزه خدایان اثر اریک فون دانیکن انتشارات چلچله