درباره کتاب

کتاب فروزان اثر مجید مرکز مالمیری انتشارات مدیا، یکی از داستان های زیبای فارسی است که در چند سال گذشته در ایران به چاپ رسیده‌ است. کتابی با درون مایه‌‌ای زیبا که مخاطبش را با خود همراه می کند. کتابی که روایت‌گر آن در حال گفتن‌ خاطرات زندگی خویش می‌باشد. نظرتان را به بخشی از کتاب جلب می کنیم:

“شب بود که از دبیرستان یک راست به طرف کارخانه رفتم تا به همراه پدرم به خانه باز گردم. شیفت عصر بود. وقتی رسیدم پدر را در کارخانه ندیدم. به قسمتی که کار می کرد رفتم و متوجه شدم جایی که او کار می کرد خون زیادی روی زمین ریخته‌. ناگهان حس بدی به من دست داد. فضای کارخانه با بقیه روزها به کلی فرق کرده بود. سکوت وحشتناکی بر سالن حکمفرما بود. هیچ کدام از کارگرهای کارخانه کار نمی کردند و تمامی دستگاه های خط تولید خاموش بود. کارکنان و همکاران پدرم وقتی من را دیدند از ناراحتی سر تکان می دادند و تاسف می‌خوردند. به طرف هرکدام که می‌رفتم تا سراغی از او بگیرم به نوعی طفره می‌رفت و پاسخ های بی‌ربطی می‌داد. یکی دو تا از کارگرها که دوستان صمیمی پدرم بودند، در حال گریه بودند و من متعجب به آنها خیره شده‌ بودم…

یک ساعتی نگذشته بود که معین وارد کارخانه شد. همه هراسان دور و برش جمع شدند. من آرام از سر جایم بلند شدم و به او نزدیک شدم. لباس‌هایش غرق در خون بود. و چشمانش از غم و اندوه سرخ شده‌ بود. ایستاده بودم که پریشان حال نزدیکم آمد‌ و دستش را روی سرم کشید. نمی‌دانست چه بگوید. مطمئن بودم خون های روی لباسش از آن پدرم بود. بوی خون او را به خوبی حس می‌کردم…”

کتاب فروزان اثر مجید مرکز مالمیری انتشارات مدیا