درباره کتاب

در دهه‌ی ۱۸۸۰، زمانی که قدرت‌های اروپایی در حال ساختن آفریقا بودند «لئوپولد دوم» پادشاه بلژیک، در اطراف رودخانه‌ی کنگو، قلمرو وسیع و عمدتا ناشناخته‌ای را تصرف کرد. او آنجا را غارت کرد و مردمش را وحشیانه کشت. او به این اقدامات می‌خواست شهرتش را به عنوان یک رهبر انسان‌دوست پرورش دهد.

حالا ممکن است بپرسید که چرا هیچ‌کس نبود که چهره‌ی پلید این پادشاه را برای همه فاش کند؟

در این کتاب می‌بینیم که تلاش‌های قهرمانانه‌ای برای افشای این جنایات انجام شد. نهایتاً این تلاش‌ها منجر به اولین جنبش بزرگ حقوق بشر در قرن بیستم شد. در این جنبش همه‌ی اشخاص سرشناس از مارک تواین گرفته‌ تا اسقف اعظم کانتربری شرکت داشتند.

در واقع کتاب شبح شاه لئوپولد اثر ادم هوخشیلد انتشارات چلچله، روایت دلهره‌آور مردی به ابعاد یک هیولاست.

بخشی از کتاب را باهم بخوانیم:

بقیه‌ی سفیدپوست‌ها در کنگو، کنسول جدید بریتانیارا فردی عجیب و غریب می‌دانستند. مثلاً هنگامی که کیسمنت برای اولین بار در مقام کنسول از ماتادی به لئوپولدویل سفر کرد، به جای استفاده از راه‌آهن جدید بیش از 200 مایل را پیاده روی کرد (در اعتراض به کرایه‌های بالای راه‌آهن). او در سفرهای بعدی خود از راه‌آهن استفاده کرد و یکی از مقامات بهت زده‌ی کنگو به بروکسل گزارش داد که «همیشه با قطار درجه دو سفر می‌کند. در تمام سفرهایش همیشه یک بولداگ هیکلی با آرواره‌های بزرگ همراه اوست.» …

کتاب شبح شاه لئوپولد اثر ادم هوخشیلد انتشارات چلچله