درباره نویسنده

هارولد لمب (Harold Lamb)، داستان‌نویس، تاریخ‌دان و نمایشنامه‌نویس مشهور آمریکایی، در تاریخ اول سپتامبر سال 1892 در نیوجرسی به دنیا آمد‌. هارولد در دوران کودکی با نوعی از اختلالات در شنوایی، بینایی و گفتاری دست و پنجه نرم می‌کرد. همین مشکلات از او پسری خجالتی ساخته بود. به سبب همین ناملایمات، هارولد لمب در هیچ جمعی شرکت نمی‌کرد و این خجالتی بودن را تا دوران بزگسالی با خود حمل می‌کرد. در سال 1914 بود که با پذیرفته‌ شدن‌ در دانشگاه کلمبیا رفت، جرقه‌ی علاقه‌اش به تاریخ و مردمان مشرق‌زمین زده‌ شد. وی علاقه‌ی زیادی به فعالیت در انجمن‌های ادبی داشت و در مجله‌ی ادبی دانشگاه نیز گه‌گاه مطالبی می‌نوشت و یا به ویراستاری می‌پرداخت.

هارولد لمب تقریبا در تمام طول تحصیل در کلاس‌های درسش شرکت نمی‌کرد و ترجیحش این بود که در کتابخانه‌ بیشتر وقت خود را بگذراند. گریزان بودن از جمع سبب شد که در نوشته‌هایش از مدرسه و دانشگاه به عنوان عذاب و شکنجه یاد کند. در دوران تحصیل در دانشگاه، او خود را غرق در نوشتن و تحقیق درباره‌ی فرهنگ و مردم آسیا کرد. هارولد لمب، پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، به ارتش پیوست و در طول جنگ جهانی دوم مشغول خدمت در دفتر خدمات استراتژیک ایران بود. جایی که استارت علاقه‌ی وافر او با تاریخ کشورمان زده‌شد.

تسلط هارولد لمب بر زبان‌های انگلیسی، چینی و عربی سبب شد بتواند به‌خوبی به‌سمت علاقه‌اش که همان مطالعه در تاریخ کشورهای آسیایی بود، برود. او به کشورهای مختلفی سفر کرد، از جمله ایران، چین، روسیه و بخش‌هایی از خاورمیانه، که این سفرها دید وسیعی از مردمان مشرق‌زمین به او داد و در نگارش کتاب‌های تاریخی به او کمک کرد.

علاقه‌ی ویژه‌ی هارولد به بزرگان، شاعران و نویسندگان ایرانی سبب شد او بخشی از عمر خود را به مطالعه درباره تاریخ ایران اختصاص دهد. او یکی از علاقه‌مندان به تاریخ و ادبیات ایران‌، در نهمین روز از آوریل سال 1962 در 69 سالگی درگذشت.

درباره کتاب

کتاب تیمور لنگ اثر هارولد لمب انتشارات شاهدخت پاییز، درباره‌ی یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ ایران است که می‌کوشید خود را به فرمانروای جهان تبدیل کند. مخاطب با خواندن این کتاب، علاوه بر جزئیات زندگی تیمور لنگ، با بخش جذابی از تاریخ ایران و وضعیت زندگی و معیشت مردم این سرزمین آشنا می‌شود.

در آغاز تیمور لنگ چندان مهم نبود فقط بر قطعه‌ای از اراضی و عده‌ای گله‌دار آن سرزمین مرد پرور پهلوان‌خیز یعنی آسیای مرکزی فرمانروایی داشت. تیمور مثل اسکندر مقدونی پسر پادشاه نبود و مانند چنگیز ریاست قبیله را از پدر ارث نمی‌برد. اسکندر و چنگیز هر دو هنگامی که به جهانگردی برخاستند از خود همراهانی داشتند مردم مقدونیه با اسکندر و مغول‌ها با چنگیر همراه بودند ولی تیمور لنگ عده‌ای را دور خود جمع کرد و …