تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس

اکثر ما از عبارت اعتماد به نفس استفاده می‌کنیم و در مورد اعتماد به نفس پایین یا اعتماد به نفس بالای خودمان‌ و دیگران‌ هم اظهار نظر می‌کنیم. بنابراین ظاهراً گمان می‌کنیم که دقیقاً می‌دانیم از چه چیزی حرف می‌زنیم. اما وقتی دقیق‌تر این موضوع را بررسی می‌کنید، متوجه می‌شوید که تعریف اعتماد به نفس، چندان هم واضح نیست. در حدی که نویسندگان و سخنرانان بسیاری، اعتماد به نفس و عزت نفس را به جای یکدیگر به‌کار می‌برند و احساس بدی هم ندارند.

این در حالی است که اگر دو اصطلاح عزت نفس و اعتماد به نفس می‌توانستند به سادگی جایگزین یکدیگر شوند، دیگر به دو اصطلاح متفاوت نیازی نبود.

1- اعتماد به نفس (Self-Confidence) به این معناست که یک نفر به توان و توانمندی‌های خودش باور و اعتماد داشته باشد و خودش را عمیقاً ارزشمند و توانمند بداند.

2- عزت نفس یا خودارجمندی (Self-esteem)، اصطلاحی در روان‌شناسی است که بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزش‌های خود می‌باشد. عزت نفس عبارت است از درجه تصویب و تأیید یا احساس ارزشی که فرد نسبت به خود ادراک یا برآورد می‌کند.

اگر اعتماد به نفس را به معنای خاص آن (نزدیک به خودکارآمدی) در نظر بگیریم، با توجه به مدل دو عاملی عزت نفس، می‌توان گفت  اعتماد به نفس یکی از دو مولفه‌‌ی عزت نفس است. 

درباره کتاب

اکثر مردم فقط زمانی به خود احساس خوبی دارند که مشغول فعالیت‌های مورد علاقه‌ی خود هستند. و در زمان‌های دیگر، حس خودباوری خود را از دست می‌دهند. نویسنده در کتاب اعتماد به نفس اثر باربارا دی آنجلیس انتشارات آزرمیدخت، خودباوری واقعی را معرفی می‌کند. او روش‌های کارآمدی را به شما آموزش می‌دهد تا بتوانید احساس قدرت بیشتری در کار و روابط شخصی‌تان داشته باشید.

رفتار‌های غلط افراد را در مواقع مختلف بازگو و خاطر نشان‌ می‌کند که چه عادت‌های مخربی در گذشته‌ باعث از بین‌ رفتن‌ احساس خودباوری در انسان‌ها شده‌ است. ممکن است فردی در زندگی به موفقیت‌های زیادی رسیده باشد، اما به توانایی‌هایش ایمان نداشته باشد و خود را یک انسان شکست خورده بداند. نویسنده معتقد است که احساس اعتماد به نفس از عزم و اراده افراد نشأت می‌گیرد نه نتایج کارهایشان‌.

کتاب اعتماد به نفس اثر باربارا دی آنجلیس انتشارات آزرمیدخت