درباره نویسنده

اکهارت تول در 16 فوریه 1948 در لونن آلمان متولد شد. او دوران کودکی ناخوشایند و بدی را سپری کرد. چرا که پدر و مادر او اختلافاتی باهم داشتند و نمی‌توانستند این موضوع را از فرزندشان پنهان کنند و معمولا هر روز سر موضوعاتی کوچک سر دعوا داشتند. علاوه بر این اکهارت شاهد ویرانی‌های دوران پس از جنگ جهانی دوم بود. هیتلر کشور را به به سمت نابودی کامل کشانده‌ بود. همین احساس ناامنی و ترس از جنگ و زندگی سخت پس از جنگ باعث شد تا اکهارت در کودکی علائم افسردگی را با خود حمل کند.

در سال 1961 اکهارت همراه پدرش تصمیم به ترک کشورشان می‌گیرند تا یک زندگی نو و متفاوت را آغاز کنند. هرچند که مهاجرتشان سبب شد تا اکهارت نتواند تحصیلات خود را ادامه دهد. اما او درس و تحصیل را رها نکرد و در خانه خودش را با ادبیات و نجوم سرگرم می‌کرد. زمانی که او فقط 15 سال داشت نقطه‌ی عطفی در زندگی‌اش پدیدار شد. کتابی از ژوزف آنتون اشنایدر فرانکن شاعر نامدار آلمانی به دستش رسید و همین موضوع الهام بخش او در مسیر زندگی‌اش شد.

درباره کتاب

امروزه بشر به دنبال پاسخ دو پرسش مهم است:

ما که هستیم؟

ماهیت دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم چیست؟

پاسخ به این پرسش‌ها کیفیت ارتباط با خانواده، دوستان و همکاران را معین می‌کند و اگر وسیع‌تر بنگرید، کیفیت جامعه را مشخص می‌نماید.

هنگامی که خواندن‌ کتاب نیروی حال اثر اکهارت تله انتشارات آسو را شروع می‌کنید، در آغاز امکان دارد مفهوم بعضی از لغات مانند «هستی» و «حضور» برایتان کاملاً روشن نباشد ولی به خواندن ادامه دهید. ممکن است پرسش‌ها یا استدلال‌هایی به ذهنتان برسد که در بخش‌های بعدی به آنان پاسخ داده شود و یا ممکن است با تفکر بیشتر در مطلب یا در خودتان به جواب سوالات مورد نظر دست یابید.

برای فهم مطالب کتاب عجله نکنید، نیازی نیست که همه‌ی محتوای آن برایتان قابل درک باشد. لازم نیست با کلیه مطالب این کتاب موافق یا مخالف باشید. پس قضاوت در رابطه‌ با مطالب آن را به زمانی دیگر موکول کنید.

گرفتاری‌های بشر ریشه در افکار خودش دارد. ذهن مشتاق است تا مطالب را دسته‌بندی و مقایسه کند اما اگر در مورد این کتاب سعی در مقایسه کردن اصطلاحات آن نداشته باشید به نتیجه بهتری خواهید رسید وگرنه احتمال گیج شدن وجود دارد.

در ورای کلام تله، قدرتی نهفته است که آن را تنها در بیان مربیان معنوی بسیار شاخص می‌توان یافت. او از اعماق حقایق، مسیری نیرومند را به دیگران، برای ملحق شدن به خود نشان می‌دهد. بدون شک اگر باقی مردم نیز این راه را بپیمایند، جهان جای بهتری خواهد شد.