درباره نویسنده

حمزه سردادور از پاورقی‌نویسان قدیمی ایرانی است که رمان‌های تاریخی زیادی از او در چند دهه اخیر به چاپ رسیده‌ است. تجدید چاپ چندگانه این داستان ها، نشانه‌ی محبوبیت و عامه‌پسندی آن‌ها است. سردادور در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در تبریز متولد شد. او از دهه بیست تا اواخر دهه چهل در مجله «اطلاعات هفتگی» پاورقی می نوشت. یکی از عوامل فروش زیاد و محبوبیت این هفته‌نامه، همین پاورقی های سردادور بود که پس از پایان چاپ آن‌ها در مجله، به شکل کتاب نیز منتشر شد. برخی از آثار این نویسنده توانمند عبارت‌اند از:

• زندانی قلعه قهقه
• شاخه نبات
• از صید ماهی تا پادشاهی
• در پس پرده
• مه‌لقا
• آزاد زنان
• کیمیاگران
• دختر قهرمان
• افسانه‌ی قاجار
• بانوی سربدار

سردادور در داستان‌سرایی بسیر چیره دست بود و یسار زیبا با کلمات بازی می کرد. و داستانی جذاب از دل کلمات بیرون می کشید. علاوه بر تبحر در نویسندگی، خصوصیات فردی دیگری از جمله مهربانی، پاکی و خوش قلبی ولی زبانزد خاص و عام بود. سر انجام این استاد گران‌مایه در تاریخ 1349/11/20 در سن 74 سالگی این دنیا را ترک گفت.

درباره کتاب

داستان کتاب کیمیاگران اثر حمزه سردادور انتشارات نیک فرجام، درباره مردی است که در تهران زندگی می کند و یکی از بزرگ‌ترین کیمیاگران دوران است.

در بخشی از این رمان تاریخی می‌خوانیم:

“صدایی در گوش احمد آقا گفت‌: ای احمق پولپرست، چگونه راضی شدی که دختری بدین زیبایی را که یک دینار هم خرج نداشت در مقابل پول از دست بدهی، پول چه بود تو گرفتی؟ حال این دختره با چه نظری به تو نگاه می‌کند و چه عقیده‌ای درباره تو دارد؟ تو را بی‌شرف‌ترین مردم می‌شمارد که در مقابل پول از عشق و محبت دست کشیدی و نامزد خود را به پول فروختی.

احمد آقا بارها در اطراف «معامله» عجیب خود فکر کرده و به این نتیجه رسیده بود که دهنده پول یا دشمنی و عداوت شخصی با صدیقه داشته و می‌خواسته او را سیاه‌بخت کند یا اینکه کسی عاشق صدیقه بوده و چون صدیقه به ملاحظه احمد آقا عشق او را رد می‌کرده، لذا احمد را به زور پول دک کردند تا رقیب را از میان بردارند. شق دومی به نظرش صحیح‌تر می‌آمد. از فکرش گذشت که مردم چه پول‌هایی برای عیش و نوش خود خرج می‌کنند. پس از کمی فکر با خود گفت: آری مردم با پول عیش و خوشی می‌خرند ولی من عیش و خوشی را در مقابل پول از دست دادم. پس پول به چه دردی می‌خورد اگر در آن لحظه زن شعبان را می‌دید پولش را پس می‌داد و خود می‌رفت پای صدیقه را می‌بوسید و معذرت می‌طلبید.”

اگر از داستان های فارسی و تاریخی استقبال می کنید، کتاب کیمیاگران اثر حمزه سردادور انتشارات نیک فرجام را در لیست مطالعه خود قرار دهید و از داستان زیبایش لذت ببرید.